سخن مترجم"
این یک
کتاب'>کتاب نیست" هرخوانندهی علاقمند به دانش فلسفی و کنش انتقادی را بیش از هرچیز، به یاد "این یک پیپ نیست" اثر میشل فوکو، یا آنطور که مانی حقیقی، به لحاظ منطق ترجمانی، به درستی آن را "این یک چپق نیست" برگردانده است میاندازد؛ با این تفاوت که اگر راهکار فوکو برای مقابله با اقتدار سرکوبگر هویتهای برساختهی قدرت، "آشفته ساختن مناسبت میان واژهها و چیزها"۱ بوده است،
نیمای
نیک اخلاق، این وظیفه را به فرآیند آشنایی زدایی از مناسبات زندگی روزمره محول کرده و راهکار او برای دست یابی به این مقصود نیز، بهره گیری شاعرانه - پرفورماتیو از مکانها و فضاهای عمومی بوده است؛ واقعیتی که درک و کشف آن در خلال خوانش و برگردان محتوای "کتاب"، مرا به شدت هیجان زده و شادمان کرد، چرا که "این یک کتاب نیست"، جدای از ارزشهای نشانه شناختی و معنایی و پرفورماتیو وحتی فلسفیاش، از نوعی سیالیتِ عمیق در بودوباش و اندیشه ورزی هنری خالقش به عنوان یک هنرمند جوانِ متعهدِ معاصر خبر می داد که تحقق آن، با این سرعت و دقت، درطی کمتر از یکدهه زندگی و تجربه اندوزی در کسوت یک هنرآموز تئاتر در بیرون از مرزهای کشورمان، برای من بسیار شوک آور و مجذوب کننده بود.نیمای نیک اخلاق، دانشجوی دانشگاه آزاد اراک بود و متعلق به نسلی که منِ مدرس، از اولین دقایق حضورم برسر کلاسهای دورهی لیسانساش، میکوشیدم از طریق بازی با سر فصلهای - درست یا غلطِ – آموزشی تعیین شده برای دانشجویان تئاتر، راهی برای برقراری ارتباط با آن بیابم. تلاش من به عنوان یک منتقد تئاتر، یافتن میزان همگونی یا ناهمگونی آنان با هویتهای مقدر شده برای ایشان بود. خوب به یاد میآورم که برای دست یابی به این هدف، تمامی طول هفته را با خودم و تجربه هایم در کشمکش مفیستو تجربه ای موفق در کاربرد دراماتورژی درتئاتر...
ادامه مطلبما را در سایت مفیستو تجربه ای موفق در کاربرد دراماتورژی درتئاتر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : samadchiniforoushan بازدید : 274 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 12:45